نیایش جوننیایش جون، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 5 روز سن داره

دوستت دارم نیایش

برگشت از مرخصی اجباری

1392/11/15 10:12
نویسنده : مامانی
165 بازدید
اشتراک گذاری

امروز دیگه برگشتم اداره بعد از سه روز مرخصی اجباری به خاطر برف زیادساعت 10صبح  و زنگ زدم نیایش خانم خوابیده .نمیدونم بیدار بشه ببینه نیستم چی کار میکنه آخه با جمعه میشه 4 روز که پیشش بودم عادت کرده بود امروز یه خورده سخت میشه و بهونه میگیره.بابایی زحمت کشید منو رسوند اداره ،حدود یک ساعت و نیم تو راه بودیم. جاده لغزنده بود و باید یواش یواش می اومدیم.هوا هنوز سرده و برف کنار جاده هنوز خیلی مونده تا آب بشه.همه جا سفید شده بود خیلی جاده خوشگل شده بود.این چند روز حسابی با نیایش بازی کردم و خوشحال بود منم بیشتر.دومین روز(13/11/92) بردمش بیرون.نیایش متعجب همه جا رو نگاه می کرد و تکون نمی خورد عکس گرفتیم .دیدم بینی اش قرمز شد ترسیدم سرما بخوره سریع برگشتیم داخل خونه.بالاخره خوب بود این مرخصی اجباری و کلی بهمون خوش گذشت.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامانی دخمل بلا
15 بهمن 92 21:30
نگذارید صدای دنیا شما را از شنیدن صدای ” خدا ” باز دارد . . . ----------------------------------------------------------------------- ای انسان، قدر خود را بدان؛ به حدی گرانی ، که فقط خدا توان خریدت را دارد , پس خود را به قیمت حسرتی تلخ ، به تاراج مده.
مامانی دخمل بلا
15 بهمن 92 21:31
انشاالله تا باشه از این مرخصی های اجباری که نیایش جونم حالش رو ببره
مامانی
پاسخ
ان شاالله