دلتنگی
سلام دختر ماهم.خیلی دوستت دارم.الان اداره ام و دلم برای در آغوش کشیدنت خیلی تنگ شده.هر بچه ای رو که می بینم دلم برات بیشتر تنگ میشه و بهشون لبخند می زنم تا دلم کمی آروم بشه اما نمی شه....من تو رو می خوام....الان شیرین تر هم شدی ...فقط نه رو یاد گرفتی و بله رو بلد نیستی....قربونت برم هروقت میگم مامان رو دوست داری یا هرکس دیگه رو میگی ...نه.... ما هم میخندیم.....دوستت دارم گلم.....زنگ زدم و از عزیز جون حالت رو پرسیدم...میگفت مشغول بازی هستی...هنوز پشت تلفن صحبت نمی کنی تا با صحبت با تو دلم آروم بشه....از همین جا میبوسمت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی