مسافرت
دخترم برای اولین بار رفت مشهد.البته زمانی که ٤ ماه باردار بودم رفتیم ولی این اولین باری بود که دختری خودش صحن رو دید و کلی ذوق کرد.زیارتت قبول گل نازم.جمعه ساعت ١٤ تاریخ٣/٨/٩٢ به همراه آقاجون و عزیزجون راه افتادیم به سمت مشهد.شب رو توی زائرسرای امام رضا قبل از جنگل گلستان موندیم و صبح دوباره راه افتادیم.چون دختری دوست داشت راه بره و توی ماشین کلافه می شد زودتر می ایستادیم و دختری کمی راه می رفت و دوباره راه می افتادیم.رفتیم هتل بانک.کفشدوزکم کلی توی رستوران هتل راه می رفت و با اولین کفش جغ جغه ای که براش از الماش شرق گرفتیم کلی سرو صدا می کرد.آخرین روز هم یه دسته گل به آب داد و ظرف ماست رو انداخت و کیف یکی از مسافر ها رو کثیف کرد.کلی شرمنده شدیم.یه پیش دستی رو هم شکوند وای شیطون...........خیلی خوب بود و خوش گذشت .چهارشنبه ٨/٨/٩٢ بعد از صبحانه راه افتادیم و ساعت ٢ صبح پنجشنبه رسیدیم خونه.توی راه خودم کمی حالم بد شد به خاطر مسمومیت غذایی بود. رفتیم درمانگاه گرگان منتظرموندیم تا سرمم تمام بشه بعد راه افتادیم.دختری هم تا میدید من دراز کشیده ام روی تخت می اومد و می گفت هام...هام(شیر می خواست)بابایی کلی باهاش بازی میکرد تا آروم بشه. مسافرت خوبی بود.از کلی جاها دیدن کردیم الماس شرق و باغ وحش و ....دو روز آخر هوا سرد شد و بارونی، نمی شد بیرون رفت چون دختری سردش میشد.بالاخره کلی خوش گذشت.ان شاالله قسمت همه بشه.